الهي ضعيفان را پناهي ، قاصدان را بر سر راهي ، مومنان را گواهي ، چه عزيز است آنكس كه تو خواهي .

۱۳۸۹ بهمن ۷, پنجشنبه

مادرم را …



به یاد می آورم

لحظه های فراز را

 که صدای او اعتبارم می بخشید

و لحظه های نشیب را

که اعتمادم .

به یاد می آورم

افرای افراشته ای را

 به یاد می آورم مادرم را

۱ نظر:

nahal گفت...

شبها برایت می نویسم، تو را می طلبم که دلم را تصاحب کرده ای، در پس این دلدادگی قصه ای ناگفته دارم، که تاب گفتنش را هیچ ندارم، حتی با تو که محرمی جز تو ندارم، آشنایی با سرگذشتم اما راز دلم با تو نگویم. قلب من خانه ای دارد با دری همیشه باز بروی تو.
میهمان قلبم باش بار دگر ای مادر

دلم براب بوییدن یاس پر میزنه