روی نیمکت نشسته ام،
گم شدم تا غصه مرا پیدا نکند،
دوباره پیدا شدم تا شادی مرا ببیند.
ساکت شدم تا درددل های دلم را بشنوم،
دوباره حرف زدم تا دلداری اش بدهم.
فراموش کردم بدی ها، نامهربونی هارو،
دوباره به یاد آوردم خوبی ها، زیبایی هارو.
ولی چیزی برای همیشه فراموش کردن، ندیدن و گم کردن نیست.
چیزی برای همیشه به یاد آوردن، دیدن و پیدا کردن هست.
از ازل تا ابد عشق خواستنی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر